اژدها؛ پایان سرگشتگی ناسا یا آغاز سرگردانی دیگر؟
تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۳۰۱۴۸۸۵
به یک گلوله بزرگ سفید شباهت دارد. البته گلولهای بسیار بزرگتر و سریعتر. سفینهای که آن را "کرو دراگون"(Crew Dragon) میخوانند؛ اژدهای سرنشیندار! شکل ظاهر آن، تا حدودی انسان را به یاد سفینه فضایی ژول ورن در کتاب سفر به ماه میاندازد. با این تفاوت که به جای شلیک از یک توپ، در ارتفاع چند ۱۰ متری از زمین، در بالای موشک فالکون ۹(Falcon ۹) قرار داشت، بر روی سکوی پرتاب آ -۳۹(۳۹A) کندی در فلوریدا.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تقریباً همه دست اندرکاران فناوری فضایی این را مرحله بزرگی در تاریخ فضانوردی اعلام کردند: نخستین حضور یک شرکت تجاری در عرضه سفینههای سرنشیندار. اینک در آمریکا چشمها به دو شرکت دیگر دوخته شده تا وارد گود شوند و عرصه غیردولتی شدن پروازهای فضایی را در دست بگیرند تا ناسا تنها به عنوان سفارش دهنده و ناظر نقش آفرینی کند. برخی آن را گام بزرگی برای اسپیس ایکس و قدم بزرگتری برای تجارت فضایی میدانند و معتقدند دوره کارآفرینی در فضا آغاز شده است.
برای کسانی که از سیر حرکت آمریکا در طول تاریخ فضانوردی کمتر اطلاع دارند، این واژهها بسیار امیدوار کننده است: آغاز عصر جدید فضانوردی، دوران پایان دادن به حکومت دولتها در میدان فناوری فضایی و...
اما اگر عمیقتر به آن نگاه کنیم و از این پوسته ظاهری بگذریم، چهرهای دیگر را خواهیم دید با سوالهای بیجواب فراوان.
آیا واقعاً ایلان ماکس مدیر اسپیس ایکس و یا حتی شرکت بوئینگ با سابقه چند دهه فعالیت هوا-فضایی تواناییهای مالی و فنی برای اجرای چنین برنامههای سنگینی را دارند؟ آیا اصولاً واگذاری کار به شرکتهای خصوصی میتواند گام بزرگی برای فناوری فضایی باشد؟
نگاهی به تاریخچه ناسا نشان میدهد که این سازمان در گذشته با واگذار کردن طرح و برنامهها به شرکتهای مختلف، به رغم آنکه ظاهراً خود مدیریت کار را بر عهده داشت و ظاهراً قدمهای بزرگی را برداشت، اما دچار حرکات زیگزاکی زیادی شد و بودجههای هنگفت بسیاری را در این راههای ناتمام هدر داده است.
در نخستین سالهای آغاز عصر فضا، به رغم آنکه تقریباً تمام ثروت فنی و انسانی فناوری موشکی آلمان نازی را تصاحب کرده بود به دلیل عدم تمرکز در برنامهریزی، حرکات خلق الساعه و پراکنده شدن نیروهای بالقوه موشکی در شرکتهای مختلف و مؤسسات دولتی و شبه دولتی، مکرر دچار عقب افتادگی از حریفی شد که گرچه توان فنی چندانی نداشت اما با تمرکز نیرو و توان، توانست به نمونه عینی ماجرای مسابقه خرگوش و لاکپشت تبدیل شود. پس از خوردن ضربههایی مانند پرتاب نخستین ماهواره، نخستین موجود زنده به فضا و … در مرحله بعدی یعنی ورود به دوره پروازهای سرنشیندار، باز هم دنیای سرمایهداری نتوانست از امکانات وسیع فنی و نیروی انسانی بادآورده جنگ جهانی دوم بهره واقعی ببرد و طراحی و ساخت سفینه سرنشیندار "مرکوری" به عهده شرکت "مکدانل ایرکرافت"(McDonnell) گذاشته شد که مرتباً مشکل آفرینی کرد. جان گلن نخستین فضانورد آمریکایی که در مدار زمین گردش کرد میگفت: زمانی که به خاطر میآوردم ساخت هر قطعه این سفینه در مناقصه به شرکتی واگذار شده، مو بر تنم راست میشد!
در حالی که طرح مرکوری نتوانسته بود موفقیت چشمگیر و اعتباری را برای آمریکا کسب کند، ناسا قراردادی با شرکت "مکدانل" بست تا به عنوان طرف قرارداد اصلی، سفینه "جمینی" را بسازد. این شرکت که تجربهای گرانبها از طراحی و ساخت مرکوری به دست آورده و با همگرایی و ادغام با چند شرکت کوچکتر اینک تبدیل به یک شرکت بزرگ با نام شرکت سهامی هوایی(McDonnell Aircraft Corporation) شده بود، توانست با تکیه بر تجربه ارزشمند به دست آمده از طرح مرکوری و با استفاده و توسعه فناوری همان سفینه، اهداف برنامه جمینی را تا حدود زیادی تحقق بخشد. سفینه جمینی، در حقیقت نوع پیشرفته مرکوری بود که میتوانست به جای یک نفر، دو نفر را حمل کند.
فضانوردان آمریکایی نیز به برکت تجربههای عملی در سفینه مرکوری توانستند طی ۱۰ پرواز با ناو جمینی، گامهای مهمی مثل پرواز طولانی بوسیله فضانوردان، ردیابی ناو هدف در فضا، ملاقات و الحاق با آن، انجام مانور ناوهای کیهانی پس از الحاق و ملاقات، راهپیمایی در فضا، تغییر مدار ناو کیهانی در مدار، کنترل بازگشت سفینه فضایی به زمین و… را عملاً به مورد اجرا درآورند و نه تنها عقب ماندگی آمریکا از شوروی در زمینه فضایی را جبران کنند بلکه حتی چند گام نیز جلو بیفتد. در حالی که ناسا میتوانست با بستن قرارداد برای توسعه سفینه جمینی از ناوی ۲ نفره به سفینهای با توانایی حمل ۱۲ نفر، گام بزرگ بعدی را بردارد، به دلیل ورود به یک مسابقه بیحاصل برای سفر به ماه، قراردادی با شرکت هوایی "نورث امریکن"(North American Aviation) که بعداً به نورث امریکن راکول(North American Rockwell) تغییر نام داد بست. آپولو سفینهای کاملاً متفاوت با مرکوری و جمینی و تجربهای نو به شمار میرفت که بیتجربگی دست اندرکاران آن، عجله بی مورد برای پیشی گیری از روسها در رسیدن به ماه، خودخواهی سردمداران آمریکا برای اثبات حرف کندی که گفته بود تا پایان دهه ۱۹۶۰ فضانوردان آمریکایی به ماه خواهند رسید و… منجر به فاجعه کشته شدن سه فضانورد ناسا ضمن یک تمرین قبل از پرواز شد.
به این ترتیب با کنار گذاشتن کوله باری از تجربه مفید سفینههای مرکوری و جمینی، ناسا برای پیروزی در یک مسابقه غیرعاقلانه و جاهطلبی بی مورد، هزینهای بیش از ۲۵ میلیارد دلار (اگر بخواهیم معادل امروزی آن را تعیین کنیم به مبلغی در حدود ۴ برابر آن یعنی تقریباً ۱۱۰ میلیارد دلار میرسیم) را به مردم آمریکا تحمیل کرد تبی که خیلی زود خوابید و ناسا حتی سه پرواز نهایی آپولو را لغو کرد تا باز هم در ادامه این مسابقه با روسها به برنامه نافرجام و ابتر "اسکایلب" دست بزند.
مرکوری گرچه موفقیت شایانی در برابر سفینه روسی "وستک" به حساب نمیآمد اما با تداوم آن در شکل جمینی، موفقیتهای خوبی را نصیب آمریکا کرد و میتوانست در صورت ادامه، مسیری را برای ناسا در جهت توسعه فضانوردی بوجود آورد اما به دلیل انحراف و پیچیدن در بیراهه جنگ سرد تسخیر ماه و برنامه پر زرق و برق آپولو، به جادهای کور و بنبست تبدیل گردید. آپولو با تمام هزینه سنگین و تجربه فنی برجسته، سرنوشتی بهتر از مرکوی نداشت و در حالی که میتوانست در ادامه به استقرار ایستگاههای فضایی مجهزتر و تجربههای علمی و فنی و حتی بهرهوریهای نظامی برای آمریکا منجر گردد، به دلیل نفوذ سرمایهداران در زد و بندهای پنهان پشت پرده، عقیم ماند و دنیایی از تجربههای ارزشمند به انبار رفت تا برنامه شاتل فضایی با اهدافی متفاوت بر شانه ناسا گذاشته شود.
روز از نو و روزی از نو!
بین آخرین بهرهوری از تتمههای برنامه آپولو و به کارگیری عملی فضاپیمای شاتل که باز هم هیچ ربطی به برنامه آپولو نداشت و با اهداف دیگر، ابزارهای دیگر و روشهای دیگر وارد میدان شد، نزدیک به ۷ سال سکوهای پرتاب کیپ کندی، فضانوردی را به خود ندید. شاتلهای فضایی، با سر و صدای تبلیغاتی وسیعی پا به میدان گذاشتند و نوید عصر جدیدی با توانمندی بالاتر و ارزشمندتر را فریاد میکردند. قرار بود سفینههای چهارگانه شاتل هر کدام ۱۰۰ مأموریت مداری داشته باشند که جمعاً ۴۰۰ پرواز مداری را شامل میشد اما هنوز دور اول به پایان نرسیده بود که با انفجار چلنجر و کشته شدن ۷ سرنشین آن، در آغاز سال ۱۹۸۶، ترمز ناسا کشیده شد و مجدداً کیپ کندی نزدیک به سه سال هیچ پرتاب سرنشینداری را تجربه نکرد. پرتاب شاتلها بعد از یک توقف طولانی در سپتامبر ۱۹۸۸ آغاز شد در حالی که ناسا با تحمل بار سنگین مالی، فضاپیمای دیگر را به ناوگان خود افزود. به این ترتیب، بر اساس قول و قرار اولیه، بدهی ناسا به ۵۰۰ پرواز سرنشیندار افزایش یافت که تنها ۲۶ مورد آن، آن هم با ۷ کشته انجام شده بود. بین سپتامبر ۱۹۸۸ تا فوریه سال ۲۰۰۳ که بار دیگر فضاپیمای "شاتل" حادثه ساز شد و ۷ نفر دیگر را به قتل رساند، تا آن زمان این سفینه ۸۸ مأموریت مداری انجام داد که تقریباً هیچکدام از آنها بدون مشکل نبود و سرانجام بی توجهیها و سرگردانی در هزار توی پر پیچ و خم کاغذبازیهای اداری ناسا منجر به نابودی فضاپیمای "کلمبیا"، کشته شدن ۷ فضانورد و سکوتی نزدیک به دو سال و نیمه در پروازهای فضایی و از آن بدتر، نیازمند شدن تحقیرآمیز آمریکا به روسها گردید. از سرگیری پرواز شاتلهای فضایی در سال ۲۰۰۵ کاملاً در وضعیت اضطراری صورت گرفت و ناسا تنها میخواست به برخی تعهداتش در مورد ایستگاه فضایی بینالمللی عمل کند. در هر مأموریت شاتل، سایه ترس وجود داشت. با تمام تضمینهای رسمی، دیگر هیچکس اطمینانی به پایان پذیرفتن هیچیک از مأموریتهای شاتل نداشت. تا بالاخره این سازمان در حالی که تنها به حدود کمتر از یک سوم تعهداتش برای بهره وری از شاتل فضایی عمل کرده بود، به دلیل خطرات احتمالی سامانه حمل و نقل فضایی شاتل، آن را در سال ۲۰۱۱ خانه نشین کرد و اعلام شد ناسا تمایل دارد میدان را به شرکتهای خصوصی واگذار کند. این در حالی بود که تا آن زمان هم، شرکتهایی مانند مکدانل، نورث امریکن راکول، مورتون تیکول(Morton Thiokol)، مارتین ماریتا(Martin Marietta)، راکتداین (Rocketdyne) و… در حقیقت سازنده و مجری فنی برنامهها بودند.
جدای از نابسامانی فوق که از سال ۲۰۱۱ منجر به نیازمندی ناسا به روسکاسموس –سازمان فضایی روسیه- شد، در هر دوره ریاست جمهوری، رؤسای جمهور موضوعهای جدیدی را به عنوان اهداف فضایی آمریکا اعلام میکردند. از فرود بر روی سیارکها گرفته تا سفر به مریخ. در این اوضاع شلوغ، با اعلام بستن قرارداد با شرکتهای خصوصی برای ساخت سفینه بعدی آمریکا، بازار طرحهای تخیلی و افراد شهرت طلب هم گرم شد تا از کم اطلاعی مردم استفاده کنند و در کنار یکی-دو طرح خوب و عملی، عوام را با سفینههای تخیلی، به پروازهای زیرمداری و بدون بازگشت به مریخ و فروش معادن و زمینهای ماه، به عالم هپروت ببرند.
اما در عمل، ناسا، ضمن بستن قراردادهای دراز و کوتاه مدت در انتظار عملی شدن پرواز با سفینههایی بود که از زیر بار روسها بیرون بیاید و به آرزوی پرواز "فضانورد آمریکا، با سفینه آمریکایی، از خاک آمریکا" جامه عمل بپوشاند. آرزویی که باید در سال ۲۰۱۵ عملی میشد و تا سال ۲۰۱۹ تأخیر داشته است. اینک باید دید آیا سه شرکت اسپیس ایکس(SpaceX) با دراگون، بوئینگ(Boeing) با استارلاینر(Starliner) و سیرا نوادا(Sierra Nevada) با دریمچیسر (Dream Chaser) میتوانند رؤیای "فضانورد آمریکا، با سفینه آمریکایی، از خاک آمریکا" را عملی کنند.
در هر حال و حتی در صورت انجام این برنامهها، باز هم سازمان فضایی آمریکا، راهی را نیمه تمام گذاشت تا با صرف بودجهای کلان، این بار در سه مسیر مختلف پا بگذارد که آینده روشنی- حداقل برای او- ندارد. در صورتی که هزینههای سنگین این برنامهها را مالیات دهندگان آمریکایی باید بپردازند و از آن بدتر، اگر تا امسال آشپزی ناسا برای رفت و آمد به ایستگاه فضایی بینالمللی را ناو با تجربه سایوز بر عهده داشت، از این پس، این آشپزخانه، سه آشپز دارد که معلوم نیست غذا شور شود یا بینمک و از این اوضاع بهم ریخته با مدیریتهای متعدد، ناسا خواهد توانست سربلند بیرون بیاید و به نتایجی ارزشمند در توسعه فناوری فضایی دست پیدا کند.
منبع: پارسینه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۰۱۴۸۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ناسا برای طوفانهای شدید خورشیدی در مریخ آماده میشود
دو فضاپیمای ناسا توجه ویژهای به افزایش سطوح تشعشعی که مریخ در طول نزدیک شدن به بیشینه خورشیدی امسال تجربه میکنند، خواهند داشت تا فضانوردان را برای ماموریتهای آینده به سیاره سرخ آماده کنند.
به گزارش ایسنا، هر ۱۱ سال یا بیشتر، خورشید به دلیل وجود میدانهای مغناطیسی قوی و دائما در حال تغییر، اوج فعالیت به نام بیشینه خورشیدی را تجربه میکند. در این دوره از چرخه خورشیدی، فرکانس و شدت لکههای خورشیدی روی سطح خورشید افزایش مییابد و شعلههای خورشیدی و پرتابهای جرمی تاجی ایجاد میکند که جریانهای قدرتمندی از تابش خورشیدی را به اعماق فضا میفرستد.
به نقل از اسپیس، در حالی که میدان مغناطیسی زمین تا حد زیادی از سیاره ما در برابر تأثیرات چنین طوفانهای خورشیدی محافظت میکند، مریخ از این محافظها برخوردار نیست، زیرا سیاره سرخ مدتها پیش میدان مغناطیسی جهانی خود را از دست داده است. در نتیجه، مریخ همراه با هر فضاپیمای ساکن در آن در برابر فعالیت شدید خورشیدی آسیبپذیرتر است.
بر اساس بیانیه آژانس فضایی ناسا، به همین دلیل است که مدارگرد ماون(MAVEN) و مریخنورد کنجکاوی ناسا برای مطالعه ذرات خورشیدی و تشعشعاتی که هم از بالای سیاره و هم از سطح آن به سمت مریخ میآیند، متحد میشوند.
شانون کوری(Shannon Curry)، محقق اصلی ماون، در بیانیهای گفت: برای انسانها و داراییهای روی سطح مریخ، ما دستاویز محکمی در مورد تاثیر تشعشعات در طول فعالیت خورشیدی نداریم. من واقعا دوست دارم امسال را در مریخ ببینم. رویداد بزرگی که میتوانیم قبل از رفتن فضانوردان به مریخ برای درک بهتر تابش خورشیدی آن را مطالعه کنیم.
هر دو فضاپیما با هم کمیت ذرات خورشیدی که به مریخ میرسند و میزان انرژی آنها را مطالعه میکنند. ابزار سنجش تشعشع کنجکاوی یا RAD، چگونگی تأثیر اتمسفر نازک سیاره را بر شدت ذراتی که به سطح مریخ میرسند، و همچنین چگونگی شکستن مولکولهای مبتنی بر کربن بر روی سطح توسط تشعشع را اندازهگیری میکند، که از این طریق محققان میتوانند میزان حفاظت را استنباط کنند. فضانوردان در حال کاوش مریخ ممکن است به آن نیاز داشته باشند.
دان هاسلر (Don Hassler)، محقق اصلی RAD میگوید: شما میتوانید یک میلیون ذره با انرژی کم یا ۱۰ ذره با انرژی بسیار بالا داشته باشید. در حالی که ابزارهای ماون به ذرات کم انرژی حساستر هستند، RAD تنها ابزاری است که قادر به دیدن ذرات پرانرژی است که از طریق جو به سطح، جایی که فضانوردان هستند، میرسد.
ماون و کنجکاوی پشت سر هم کار میکنند، به طوری که وقتی مدارگرد یک شعله خورشیدی را تشخیص داد، به تیم مریخنورد هشدار داده میشود که به دنبال تغییرات در دادههای RAD باشند. بنابراین، مأموریت ماون همچنین یک سیستم هشدار اولیه را برای سایر تیمهای فضاپیمای مریخ در زمانی که سطح تشعشعات افزایش مییابد فراهم میکند تا در صورت نیاز ابزارهای آسیبپذیر را خاموش کنند.
بیشینه خورشیدی امسال مصادف با شروع غبارآلودترین فصل در مریخ است که با گرم شدن اتمسفر سیاره در حضیض که نقطهای در مدار مریخ است که در آن نزدیک به خورشید قرار میگیرد، ایجاد میشود. اگر یک طوفان گرد و غبار جهانی همزمان با طوفان خورشیدی اتفاق بیفتد، میتواند درکی در مورد چگونگی تبدیل شدن مریخ به صحرای یخزده امروزی که در آن وجود دارد، ارائه دهد.
مقامات ناسا در این بیانیه میگویند: در حالی که آب کمی در مریخ باقی مانده است، بیشتر یخ در زیر سطح و در قطبها و برخی هنوز به صورت بخار در جو در گردش هستند.
آنها افزودند: دانشمندان نمیدانند که آیا طوفانهای گرد و غبار جهانی به بیرون راندن این بخار آب کمک میکنند و آن را در بالای سیاره بالا میبرند و در آن جا جو در طی طوفانهای خورشیدی از بین میرود یا خیر. یک نظریه این است که این فرآیند، که چندین بار در طول چندین سال تکرار شده، ممکن است توضیح دهد که چگونه مریخ با دریاچهها و رودخانهها به سیارهای تقریبا بیآب تبدیل شده است.
انتهای پیام